skip to main
|
skip to sidebar
Caspian, Pacific; Far Away, So Close
Wednesday, June 1, 2011
دختری برای دو پسر آن سوی خیابان دستی تکان داد. آن دو هم برایش دست تکان دادند. اولی به دومی توضیح داد «جنده محله مون بود». دومی اضافه کرد «و دختر دایی من».
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
Followers
Blog Archive
▼
2011
(9)
▼
June
(8)
ما از شدگانیم، تو خود را دریاب!
زنگها برای چه کسی به صدا درمی آیند؟
همه خواب و بیدارند. سرباز نمی تواند در جایش آرام ب...
خمیازه با دهان باز هیچ چهره ای را زیباتر نمی کند. ...
وقتی از «کورت ونه گات» پرسیدند چه پیامی برای نسل ب...
ظریفی می گفت همینگوی اگر به پیچیده نویسی رو میآور...
دختری برای دو پسر آن سوی خیابان دستی تکان داد. آن ...
وقتی سلین داشت در آپارتمانش ادای «نینا سیمونه» را ...
►
May
(1)
About Me
MehdiMK
View my complete profile
No comments:
Post a Comment